آقا محمدحسین و کارهایش(3) .....
- سفر یک روزه محمدحسین جان به شهر پدری : اول از همه به باغ رفتیم که کلی توی آب بازی کردی ، گل های آفتابگردان رو کندی ، پیدا کردن کرم شاخدار و بعدش هم یک خواب دلچسب در باغ ، کمک به پدر جان در تعمیر موتور ، ترسوندن گوسفندهای مادربزرگ و عکس آخری هم مربوط به پارک میشه که به علت غفلت مادر جان ! با تاب برخورد کردی.... - عاشق وبلاگ تماشا کردنی و مرتب میگی نی نی ... - فقط میخوای بری تو کوچه و کلی ذوق میکنی ..... - کافیه یکی از وسایلت خراب بشه دیگه من و بابایی باید گریه کنیم! چون ول کن نیستی تا درستش کنیم ... عاششششششششششششششششقتم ...
نویسنده :
مامان محمدحسین
22:22